فوقلیسانسه شدن تلویزیون اشتباه در اشتباه/ مدیوم تلویزیون را شوخی گرفتهاند
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۶۳۵۳۶
اگر کار مؤفقی در سیما و سینما به نمایش درآمده حلاوت و شیرینیاش را در مسیر نادرست دنبالهسازی به کام مخاطب تلخ کردهاند؛ مصداق بارز آن "لیسانسهها" که اشتباه آمد و حالا با رفتار غلط دنبالهسازی تلویزیون در قامتِ "فوقلیسانسهها" اشتباه در اشتباه است. ۰۲ آذر ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۴ فرهنگی رادیو و تلویزیون نظرات - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: در دوران قطحی آثار طنز و کمدی تلویزیون، تکرار مکررات شوخیها، رفتارها، مناسبات و برخوردهای سه شخصیت مسعود (امیرحسین رستمی)، حبیب(هوتن شکیبا)، مازیار(امیر کاظمی) را به جای کاراکترهای تعیینکننده و تأثیرگذار آثار مناسب کمدی، در سریال تلویزیونی "فوقلیسانسهها" شاهدیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
"فوقلیسانسهها" نه تنها هیچ دستاورد فرهنگی ندارد بلکه صرفاً برای سرگرمسازی و سوء استفاده از نیاز مخاطب به آثار قوی و خوشساخت با محتوای فرهنگی ساخته شده جایگاه شاخصی در ردیف آثار بزرگ و ارزشمند طنز تاریخ تلویزیون ندارد؛ "فوقلیسانسهها" حتی استعدادهای خوب بازیگرانش را به همراه هزینهای که صرف تولید آن شده، هدر داده است.
لودگی، تمسخر و هجو در روابط و مناسبات اجتماعی
یکی از اتفاقاتی که چندی است گریبانِ تلویزیون را گرفته توجه بیش از حد به دیده شدن و خودنمایی مجریان، برنامهسازان و حتی اخیراً سریالسازان به فضای مجازی شده است. معضل دیده شدن در فضای مجازی و بهرهگیری از برخی جنبههای تجارتی در بسیاری از سریالهای تلویزیون از جمله "فوقلیسانسهها" قابل مشاهده است. در واقع به عبارت صریح، "فوقلیسانسهها" نه تنها فقط حرفی تازه در ساختار و محتوا ندارد که برای سرپا ماندن به استفاده از دمدستترین شکلهای هنری و تبلیغ کالاهای داخلی و خارجی و همچنین لودگی، تمسخر و هجو در روابط و مناسبات اجتماعی روی آورده است.
نگاه تمسخرآمیز به شخصیت پلیس
به گونهای که حتی عنوان "فوقلیسانسه"های این سریال با مضامین آن همخوانی ندارد و اغلب ماجراهای سطحی همچون درگیری شخصیتهای اصلی سریال با زورگیرها، ازدواج و همچنین نگاه تمسخرآمیز به شخصیت پلیس را دربر دارد.
مسیر اشتباه تولید و ساخت کارهای چند فصله و اصطلاحاً "دنبالهسازیهای تلویزیونی" و حتی تکرار آن در پردهنقرهای ادامه دارد؛ هر روز هم تولیدات جدیدی به این ورطه اضافه میشوند و بر این باورند که مخاطب دوست دارد ما را در فصلهای بعدی هم ببیند؛ بعضاً برخی توفیق داشتهاند و عمدتاً نتوانستهاند مخاطب را همراه کنند؛ اعتقادی که بسیاری از کارشناسان و منتقدین دارند. همانطور که رضا درستکار منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگویی با خبرنگار خبرگزاری تسنیم به این نکته اشاره کرد.
استفاده تجاری و مادی از دنبالهسازی در تلویزیون
درستکار با اشاره به دنبالهسازی صرفاً برای بهرهوری مادی و استفاده تجاری در تلویزیون، گفت: امروز دنبالهسازیها در تلویزیون و سینما به سمت بهرهبرداریهای مادی و استفاده تجاری رفته و سازندگان از شهرت و موقعیت آن فیلم استفاده میکنند و آن را در فصلهای متمادی بسط میدهند. مصداق آن در سینمای جهان، "راکی یک" است که اسکار گرفته و راکیهای بعدی در خدمت جیب مردم بودهاند. "اخراجیها" در شماره اول خود با اغماض توانست توفیقی پیدا کند اما در شمارههای بعدی خود در خدمت منافع و مسائل دیگری غیر از فرهنگ و هنر بود.
قرار بود تلویزیون ارتقاء دهنده، آموزشدهنده و آگاهیدهنده باشد!
وی اضافه کرد: در تلویزیون بدتر و نامطلوبتر از سینما، دنبالهسازی دنبال میشود؛ در تلویزیونی که قرار است فارغ از سرگرمی، ارتقاءدهنده، آموزشدهنده و آگاهیدهنده باشد. وقتی مسئله دنبالهسازی آنقدر سطحی اتفاق میافتد نشاندهنده کار نکردن و تنبلی مدیران و تحمیق تماشاگر، مخاطب و بیننده است؛ چون میگویند ما تماشاگر را میشناسیم و به همین دلیل سراغ فلان سازنده، هنرمند و عوامل، میرویم.
"پایتخت" هم در فصل پنجم، پخته شد
این منتقد سینما و تلویزیون با تأکید بر این نکته که معدود دفعاتی شاهد تماشای دنبالهسازی در فیلم و سریالی بودهایم، افزود: برخی اوقات دنبالهسازی در فصلهای خاصی جواب داده و به مرز پختگی رسیده است مثل "پایتخت" که در فصل پنجم خود، اتفاق جالب و قابل تأملی را رقم زد. در سینمای آمریکا هم نگاه کنیم، "ترمیناتور1 " خوب نبود و در دومین فصل توانست جایگاه خودش را پیدا کند؛ در آنجا "جیمز کامرونی" که "آواتار"ها را هم ساخته، فلسفه زیست غرب را به رخ میکشد و ما اینجا درگیر عدم شناخت و اشراف لازم برخی از مدیران درجه چندم تلویزیون هستیم؛ و این تفاوت ماهوی سینما و تلویزیون ما با سینمای جهان است.
"فوقلیسانسهها" هم مسیر اشتباهِ "ستایش" را میرود
وی با اشاره به توهین تلویزیون با برخی از سریالهای دنبالهدار، تأکید کرد: در برخی از آثار سریالی و فیلمهای جهان به چشمانداز انسان میپردازند و اینجا سریال "ستایش" در فضا و موقعیتهای مختلف مورد تمسخر قرار میگیرد و چنین مجموعههایی توهین به شعور مخاطب است. البته که "فوقلیسانسهها" هم همین مسیر اشتباه را میرود. "ستایش" در فصل اول پدرسالاری را نقد کرد و برگرداندن جایگاه به زنها را با قهرمانسازی زنانه به نمایش درآورد اما در ادامه بسترهای خندهداری را به مخاطب نشان داد که بیشتر از تأثیر، فقط وقت بیننده را بیهوده پُر میکرد.
فوقلیسانسه شدن تلویزیون اشتباه در اشتباه
درستکار با بیان اینکه شیرینی و حلاوت کار خوب با ادامه اشتباه و نادرستش در فصلهای متمادی، کام بیننده را تلخ میکند، خاطرنشان کرد: اگر ما کار مؤفقی در سیما و سینما انجام میدهیم که مورد اقبال مخاطب قرار میگیرد اصرار و الزام داریم که در فصلهای دیگر ادامهاش بدهیم. اما حلاوت و شیرینیاش در فصل ابتدایی، کام بیننده را در فصول بعدی، تلخ میکند و در واقع مخاطب را دلزده میکند. "لیسانسهها" از اول اشتباه بود و حالا این رویکرد غلط در قامتِ "فوقلیسانسهها" اشتباه در اشتباه است.
موقعیتهای خلق شده هم لوس و بیمزهاند!
وی با اشاره به اینکه "فوقلیسانسهها" به تکرار افتاده و برای مخاطب اندوختهای ندارد، افزود: فرض بگیریم ما اشتباه میکنیم و مدیران اشتباه نمیکنند؛ چنین سریالی ساخته شد و ادامهاش هم درست است! اما آیا "فوقلیسانسهها" اتفاق و موقعیت جدیدی را خلق کرده و یا مخاطب را به دنیا و فضای جدیدی میبرد؟ قطعاً این طور نیست و مخاطب مجبور است همان موضوعات اصطلاحاً قرقره شده و تکراری گذشته را دوباره در قد و قامت جدید و زرق و برقی دوباره ببیند. بخش اعظم اتفاقات و موقعیتهای خلق شده هم لوس و بیمزهاند!
"فوقلیسانسهها" به مبانی تلویزیونداری توجهی ندارد
درستکار اعتقاد دارد "لیسانسهها" و "فوقلیسانسهها" به رسالت آموزشی، تربیتی و آرمانی اعتنایی ندارد و فقط سرگرمکننده است، تصریح کرد: سروش صحت و یا هر کارگردان دیگری در تلویزیون باید به دنبال رسالتهای آرمانی صداوسیما در قبال مخاطب باشد؛ یعنی فراتر از پُرکردن آنتن و اوقات بینندگان حرکت کند. براساس مبانی تلویزیونداری در همه جای دنیا که آموزشدهنده، ارتقاء دهنده، آگاهیدهنده و سرگرمکنندهاند اما سریال "فوقلیسانسهها" بدون توجه به این مبانی، فقط سرگرمکننده است و هیچ مفهوم و موضوع خاصی را به مخاطب انتقال نمیدهد. شاید مصداق بارز سریالسازی با مبنا و رسالتمدار، "مختارنامه" باشد که فارغ از پروداکشنهای جذاب و تماشایی، فرهنگ جدید بوجود میآورد؛ بخش مهمی از تاریخ اسلام، سیاست دینی و کشمکشهای داستانگونه باورپذیری را به تصویر میکشد.
فلور نظری: تعدادی بازیگرمیلیاردی بگیر پولهای تلویزیون و تئاتر را درو میکنند/ پیشکسوتان مسافرکش شدهاندامین زندگانی: برخی اظهارات سلبریتیها مثل حرفهای در تاکسی است/ تلویزیون با "شرخرهای فرهنگی" طرف استعلت علاقه مردم به "پایتخت" به روایت خواهر نقی معمولیدر "فوقلیسانسهها" جز لودگی، مخاطب دنبال چه باشد؟
وی با اشاره به اینکه تلویزیون با این نگاه سطحی به ساخت سریال، ذائقه مخاطب را به مرز افول و سقوط رسانده، خاطرنشان کرد: در "فوقلیسانسهها" جز لودگی، مخاطب دنبال چه باشد؟ در سریال "ستایش" فقط (افتاد) کاراکتر حشمت فردوس – داریوش ارجمند- در بین مردم رایج شد اما آیا به قول خودشان که میگفتند ما فریاد سبک زندگی سردادیم این اتفاق هم ترویج شد؟ به جای دنبالهسازیهای نامؤفق، سریال موفق و خوب بسازید. مدیران ما در تلویزیون باید چشمانشان را به سوژههای جدید و متنوع، خلق فضاها و موقعیتهای نو و بکر و همچنین رمانها و کتابهایی که میتوانند اقتباس شوند، باز کنند. واقعاً تلویزیون با این سریالها، ذائقه مردم را به مرز پوچی، سقوط و افول رسانده و سلبریتیهایی که میآیند و میروند و سودی هم برای تلویزیونیها نداشتهاند.
مدیوم تلویزیون را شوخی گرفتهاند
منتقد سینما و تلویزیون با بیان اینکه سریالهایی مثل "لیسانسهها" و "فوقلیسانسهها" مدیوم تلویزیون را شوخی گرفتهاند و تلویزیون به ذائقه مخاطب لطمه زده است، گفت: سریالسازان ما به اصول تلویزیونها و رسانههای دنیا بیتوجهند که سرگرمکننده، آموزشدهنده و ارتقاء دهندهاند و سلیقه تماشاگر را بالا میبرند؛ اینجا باید نگران نزول سلیقه و ذائقه باشیم؛ واقعاً برخی از سریالها همچون "لیسانسهها" و "فوقلیسانسهها" تکرار مکررات بودند و اشکالات ساختاری هم دارند. مدیوم مهمی چون تلویزیون را سطحی گرفتند و با آن شوخی میکنند؛ بر این باورند که تماشاگر پشت تلویزیون نشسته و هرچیزی را تماشا میکند. این طوری نیست هرچیزی را ساختید مردم ببینند؛ تلویزیون به ذائقه مخاطب لطمه زده است.
این مردم سزاوار دیدن آثار متعالی تلویزیوناند
وی با اشاره به آببستن به سریالها و کشدادنهای بیمورد، گفت: انتقاد جدی داریم که مخاطب درگیر سریالهایی میشود که کشش ندارد و بیشتر آببستهاند! چون برای رساندن به آنتن، حتی خارج از متن هم حرکت کردهاند و سریال از ظرفیت و آن تب و تاب جذاب و هیجانآور برای مخاطب خارج شده است. فقط مخاطب شاهد لوسبازی و خنگبازیهای بدون سرمنزل کاراکترها بودهاند. اینجا چه مضمون، مفهوم و موضوعی به مخاطب القاء میشود؟ این مردم سزاوار دیدن آثار متعالی از تلویزیوناند و باید تلویزیونیها در این راستا قدم بردارند.
انتهای پیام/
R1515/P/S4,1430/CT7 واژه های کاربردی مرتبط ادبیات طنز کارگردانان سینما و تلویزیون ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران شبکه سه شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران سینمای ایران رسانه ملی تلویزیونمنبع: تسنیم
کلیدواژه: ادبیات طنز بازیگران سینما و تلویزیون ایران شبکه سه شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران سینمای ایران رسانه ملی تلویزیون ادبیات طنز بازیگران سینما و تلویزیون ایران شبکه سه شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران سینمای ایران رسانه ملی تلویزیون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۶۳۵۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای «بدل» رضا عطاران در تلویزیون چیست؟
سریال «بدل» به کارگردانی علیرضا مسعودی معروف به علی مشهدی در راه آنتن تلویزیون است. سریالی که قرار بود جزو ویژههای عید نوروز باشد اما به هر حال بعد از «هفت سر اژدها» ابوالقاسم طالبی پخش خود را آغاز خواهد کرد.
یکی از نکات جالب در قصه این سریال، نام خانواده «عطاران» و یکی از شخصیتهای محوری داستان است که به او «رضا عطاران» گفته میشود. همین نکته باعث شد برخی در فضایمجازی از این تیتر استفاده کنند: «حضور رضا عطاران در سریال جدید تلویزیون». خبر در نوع خودش جالب اما این صفحات مجازی برای دیده شدنِ خودشان از این عناوین خبری استفاده میکنند وگرنه حقیقت چیز دیگری است.
علی مشهدی به عنوان کارگردان سریال به تسنیم گفت: ماجرا از این قرار است که قصه و اتفاقات سریال «بدل» در سال 1402 رقم میخورد و به یک خانوادهای برمیگردد که نسل اندر نسل عطارند. به همین خاطر نام فامیلیاش «عطاران» شده، همچون کسی که به او آهنگر میگویند فامیلیاش «ی» نسبتی میگیرد و او را «آهنگری» میخوانند.
وی در خصوص اینکه چرا نام پسر خانواده رضا عطاران گذاشته شده و آیا پایِ استفاده ابزاری از نام رضا عطارانِ بازیگر شناخته شده در میان است، تأکید کرد: شهرام قائدی نقش پدر را در خانواده عطاران بازی میکند، پریسا مقتدی همسرش و عرفان آصفی نقش پسر خانواده را با نام رضا عطاران بازی میکند. اصلاً هیچ استفاده ابزاری نشده حتی با وجود رفاقت و قرابت تنگاتنگ با رضا عطاران، از او اجازه گرفتم که نامِ کاراکترمان را رضا عطاران بگذاریم.
این کارگردان و نویسنده شاخص حوزه طنز در تلویزیون ابراز امیدواری کرد که تلویزیون بتواند در حوزه طنز بدرخشد و مخاطب را با خودش به دورانی ببرد که بهترینهای طنز در تلویزیون کار میکردند و بسیاری از خیابانخلوتکنهای تلویزیون جزو همین طنزها و کمدیهای سیما بودند.